
نشست نقد و بررسی کتاب «روانشناسی سیاسی» با حضور محمد سلگی، رئیس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، محمدرضا جلالی، مترجم کتاب، حسن عشایری، استاد دانشگاه علوم پزشکی ایران و عصبشناس و توحید محرمی، عضو هیئت مدیره انجمن علمی جامعه شناسی سیاسی روز چهارشنبه ۲۲ خرداد ۹۸ در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
در ابتدای این جلسه، دکتر محمدرضا جلالی مترجم کتاب، ضمن تشکر از تشرففرمایی استادان و حضار با توضیح درمورد کتاب اظهار داشت: «تیجاس» و «سیدانوس» بهعنوان تدوینکنندههای این کتاب، متخصصان روانشناسی سیاسی و پژوهشگر و آموزشگر این درس هستند و پژوهشهای زیادی با هم در این زمینه انجام دادهاند. این مؤلفان، مقالههای مختلفی را که یا بهطور اختصاصی برای این کتاب سفارش دادند و یا شاید از یکی دو دهه قبل درباره موضوع روانشناسی سیاسی بوده، جمعآوری کردند.
جلالی با اشاره به انسجام کتاب تصریح کرد: معمولاً کتابهایی که مؤلفان متعددی دارند ممکن است درمقایسه با کتابهای یک یا دو مؤلفی، انسجام کمتری داشته باشند ولی مؤلفان این اثر سعیشان بر این بوده که انسجام لازم را به این کتاب بدهند. ضمناً ۲۷ فصل این کتاب، از سوی کسانی نوشته شده که هرکدام در آن موضوع تخصص کامل داشته و پژوهشگران و نویسندگان و یا نظریهپردازهای مهمی به حساب میآمدند.
مترجم «روانشناسی سیاسی» با بیان اینکه کتاب ویژگیهای زیادی دارد، اذعان کرد: یکی از خصوصیات مهم این کتاب، جامعیت آن است که تقریباً هیچ موضوعی از روانشناسی سیاسی نیست که بیرون از انتخابهای این کتاب باشد از بحث تروریسم گرفته تا خشونت در اشکال فردی و جمعی، فاشیسم و روانشناسی فاشیسم،تحلیل تفصیلی دوران جنگ جهانی دوم، تحلیل شخصیت اقتدارگرا،مسائل مربوط به روانشناسی اجتماعی، ادراک، نگرش، ایدئولوژی، انقلاب و شورش.
دومین ویژگی این کتاب مربوط به نظریهها و رویکردهای مورد استفاده در این اثر است که نظریهها ورویکردهای روانشناسانی که به بحث سیاسی یا روانشناسی سیاسی پرداختند، در آن وجود دارد. منتها کتاب بهگونهای نیست که به شکل تصنعی با یک نظریه یا رویکرد بحث خود را آغاز کند بلکه بحث را بهشکل روانی مطرح میکند و سپس به اقتضای بحث، از نظریهها و رویکردهای مختلف استفاده میکند.
دکتر جلالی در توضیح ویژگیهای دیگر این کتاب گفت: با اینکه جنبه نظری کتاب خیلی جدی و قوی است، ولی صبغه و رویکرد پژوهشی نیز دارد تا جایی که در بعضی قسمتها به قدری وارد مقوله پژوهش به شکل جزئی و تفصیلی شده که ممکن است چنین به نظر آید که نگاه نظری کتاب به محاق رفته است.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، محمد سلگی با اشاره به وسواس مترجم در برگرداندن کتاب به فارسی گفت: من شاهد وسواس و گاه حساسیتهای کشنده مترجم در برگرداندن کتاب به فارسی بودم که شاید بتوان گفت حساسیت مترجم کار را چنان دقیق کرده که به ندرت میتوان غلط نگارشی یا تایپی در متن پیدا کرد. از طرفی کتاب نیز دارای ارزشهای خاصی است، از آنجا که معمولا در ایران کتابهای حوزه روانشناسی سیاسی که تا به حال منتشر شده، عموما گردآوری بوده است. اگرچه در این حوزه کتاب زیادی وجود ندارد، برای همین ویژگی دیگر این اثر، اندک بودن تعداد عناوین مشابه آن است و از این حیث ترجمه چنین کتابی برای ما مغتم است.
وی افزود: محققان این اثر، در بیان مطالب خود شواهد بالینی و کلینکی خیلی زیادی ارائه کرده و به اصطلاح کتاب را مستند کردهاند. در واقع با این روش، متنی ایجاد شده که میتوان گفت یکی از متون آینده ما در این سرفصل برای دانشگاهها و مراکز پژوهشی خواهد بود. به جرات میتوانم بگویم ما منبعی برای یک واحد درسی در رشتههای سیاسی و روانشناسی خواهیم داشت. اگرچه کتاب به صورت مجموعه مقاله است و به همین دلیل از تنوع موضوع زیادی برخودار است که به نوعی این تنوع برای ما نیاز است و شاید ارزش آن از ضعف پراکندگی که به آن اشاره شد، بیشتر و ارزشمندتر است.

رئیس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات درباره رسالت روانشناسی اظهار کرد: روانشناسی بر خلاف جامعهشناسی به یک علم بورژوا شهره است، علمی که مشکلات را کم و مردم را به آشتی و اعتراض نکردن و آرامش دعوت میکند و مردم را به پذیرش و تعهد بیشتر فرا میخواند. از آن سو در ایران انتظارات بیشتری از روانشناسی وجود دارد، در حالی که حوزه کاری ما در کلینیک و قدری که جلوتر برویم در مدرسه و تلویزیون است؛ در تلویزیون با برنامه کودک و خانواده مشارکت داریم و در مدرسه نیز در سمت مشاور ایفای نقش میکنیم. به عبارتی ما حضور جدیتری در سایر عرصههای جامعه نداریم. لذا در مواردی که اتفاقاتی روی میدهد، دست ما خالی است برای مثال در حوادثی مانند سیل.
محمد سلگی گفت: در بحث بلایای طبیعی که در کشور پیش میآید، روانشناسان دچار بحران میشوند و حضور جدی در این مواقع ندارند و شاید حرف جدی برای گفتن یا فعالیتی نداشته باشند. بنابراین در موضوعات مشابه کتاب «روانشناسی سیاسی» فتح بابی برای ورود به عرصههای جدیدتر خواهد بود، بحثهایی مانند سیاست، انتخابات، اقتدار، شخصیت رهبران و موضوعاتی که به ویژه جامعه ما به آن نیازمند است.
فهرست طولانی نخبگان همراه با فاشیسم
حسن عشایری در ادامه جلسه نقد گفت: سالها پیش با محمدرضا جلالی مترجم کتاب آشنا شدم، همدرس نبودیم، به قول زندهیاد امیرحسین آریانپور همآموزی بود. به مثابه اینکه چهار چشم بیشتر از دو چشم می بینید در دوران دانشجویی با هم بودیم و بعدها در دفاع پایاننامه نیز کنار هم بودیم. پیشبینیام درست بود که روانشناسی را به آسانی رها نخواهد کرد. بسیاری درس میخوانند، مدرک را میگیرند و بعد به طور روزمره به تدریس یا کارهای دیگر مشی پردازند، اما محمدرضا جلالی، پایاننامهاش نشان از آغاز دیگری داشت به طوری که در انجمن عصبشناسی که فعالیت داشتیم بدون جلالی نمیتوانستیم ادامه بدهیم.

وی افزود: من سال ۱۹۶۰ در فرایبورگ پزشکی میخواندم و بعد از چندی به فلسفه نیز کشانده شدم و همین مساله باعث شد که مدتها در انجمن دانشجویی فعالیت کنم و مسئول آوردن خارجیها بودم ومدتی نیز هربرت مارکوزه به مجالس سخنرانی دانشگاه میآمد و من مسئول آوردن و بردن ایشان بودم، به طوری که به من میگفتند حسن مارکوزه. در زمان اقامت و تحصیل در فرایبورگ مارتین هایدگر را از نزدیک ملاقات کردم و همچنین تئودور آدورنو. این ملاقاتها برای من سعادتی بود، البته نه اینکه بگوییم آنها را فهمیدم اما دیدارشان برای من سعادتی بود.
استاد علوم پزشکی ایران ادامه داد: کتاب «روانشناسی سیاسی» را با علاقه خواندم و برای مرور برخی از مسائلی که در کتاب مطرح شده است، باید اشاره کنم به سال ۱۹۷۰ و جلساتی که در دانشگاه فرایبورگ داشتیم و آدورنو را به آن دعوت کردیم که یکی از مسائل آن شخصیت اقتدارگراست که در این کتاب نیز مورد بحث قرار گرفته است. در آن زمان یکسری فعالیتها در دانشگاه ما اتفاق افتاد که مصادف با زمان جنگ ویتنام بود و همان زمان تفکر انتقادی با مقالههایی که انگلیسیها و آمریکاییها نوشتند، آغاز شد. چنانکه در دادگاه نورنبرگ برای افرادی که در آن محاکمه شدند، مطالبی نوشته شد که بعدا از سوی مارکسیستهای شوروی و فرانسوی و حتی آلمانیها مورد بررسی قرار گرفت که آمریکاییهای تشکیلدهنده دادگاه به مساله یکجانبه نگاه کردند. در این دادگاه مساله فاشیسم مطرح شد، مارکس هورکهایمر، بنیانگذار مکتب انتقادی که هابرماس شاگردش بوده، معتقد بود کسی که از فاشیسم حرف بزند باید از کاپیتالیسم هم سخن بگوید.
حسن عشایری درباره رابطه نقد به فاشیسم و یهودیت گفت: در کتاب «روانشناسی سیاسی» بحث درباره کاپیتالیسم نادیده گرفته شده است اما آنچه من برداشت کردم، مقاله های خوبی در کتاب درباره «اف فاشیسم» آمده و آنرا بررسی کرده است و خودشان هم آنرا نقد کردند. شاخص «اف اف» که بررسی کردند و در چپیها، راستگراها و مذهبیها بسیار بالاست و طبق آمار نشان میدهد که همه جا آن پویایی علمی را ندارد، اما ما با این آزمون شاخصی را اندازهگیری میکنیم که این شاخص را در مقاله آدورنو «شخصیت اقتدارگرا» نقد کردند. اما درباره حاشیه این مقاله باید گفت که هزینه مقاله آدورنو را یهودیهای آمریکایی پرداخت کردند و بعد اریک فروم که مقاله «گریز از آزادی» را نوشت، مورد نقد قرار گرفت که او هم یهودی بود.
وی افزود: بر همین اصل مکتب نظریه انتقادی قدری مورد نقد قرار گرفت که در این کتاب نیز آورده شد که آنها مساله رشد کودک را از دیدگاه روانشناسی فرویدی و کمی مارکسیستی بررسی کردند. در نوشته آدورنو مساله کودک بیشتر مورد توجه قرار گرفته، اما قسمتهای اجتماعی قدری کمرنگتر شده است. در این میان کمتر دیدم از نخبگان نامی آورده باشند، در حالی که من کتابهایی به آلمانی دارم که چه طور نخبگان به غیر از هایدگر با فاشیست همکاری کردند. عدهای هم که همکاری نکردند و از آلمان فرار کردند. اما بد نبود که به این محققان هم در کتاب اشاره میشد. البته شاید دسترسی نداشتند.
ترجمه روان نقطه قوت کتاب
توحید محرمی، عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در ادامه این نشست گفت: در این کتاب به مطالبی برخوردم که بیشتر درباره یهودیستیزی بود و به این فکر افتادم که شاید یکی از مولفان کتاب از یهودیانی باشد که در دانشگاه ییل امریکا تدریس میکنند و زیر نظر کیسینجر یهودی است و کارهایشان جهتدار است. زیرا بارها خواستم با این دانشگاه ارتباط علمی برقرار کنم اما میسر نشد. زیرا یک دانشگاه علوم راهبردی در آمریکاست و اجازه نمیدهد که شما به فضای سلطهگرایانه آمریکا به زعم من آشنا شوید.

وی افزود: با این حال موضوع علم سیاست قدرت است، چگونگی گسترش، شدت، توان قدرت، ابعاد، سطوح قدرت، مفاهیم فلسفی و فلسفه حکومت در آن مورد بررسی قرار میگیرد. اگرچه امروز علم سیاست با بحران مواجه شده و برخی درباره آن کتاب نوشتند از جمله دیوید ریچی کتاب «تراژدی علوم سیاسی» و حسین بشریه «بحران علوم سیاسی» را نوشتند. برخی معتقدند که علوم سیاسی بیخاصیت شده، زیرا ۹۰ درصد دانشمندان علوم سیاسی نتوانستند به قدرت رسیدن ترامپ را پیشبینی کنند یا اینکه انقلاب اسلامی در ایران اتفاق خواهد افتاد! همچنین رخ دادن بهار عربی را نیز نتوانستند پیشبینی کنند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات بیان کرد: عنوان کتاب را چندان نمیپسندم به نظرم خوب بود، «کاربرد تکنیکهای روانشناختی در سیاست» نام میگرفت. از طرفی کتاب ترجمه بسیار روانی دارد و این نقطه قوت کتاب به شمار میآید. در دوره قبل کتابهایی ترجمه میشد که وقتی کتاب را به زبان اصلی میخواندم، نتیجه بهتری میگرفتم.

